وداع امام حسین علیه السلام
رسیده لحظه آخر برادر بیا تا گیرمت در بر برادر
مهلا مهلا یابن الزهرا یابن الزهرا مهلا مهلا
برادر جان بیـا یـکدم کنـار زینـبـت بنشین پریشان گشتم و مضطر دو چشمان ترم را بین
منی که هر کجا بودم همیشه همرهت اینک شده وقت وداع ما از این رو من شدم غمگین
بیا یکدم کنارمن برادر نگر بر حال زار من برادر
مهلا مهلا یابن الزهرا یابن الزهرا مهلا مهلا
برادر کوفیانی که برایت نامه ها دادند چرا تنهائی و آنها کنون خوشحال و دلشادند
مگر اینان نمی گفتند که ما جمله مسلمانیم بـبـین مـزد رسـالت را چـگـونه بـر نبی دادند
زجور دشمن کافر برادر شدی بی یار و بی یاور برادر
مهلا مهلا یابن الزهرا یابن الزهرا مهلا مهلا
منم زینب همـانـیکه بدیـدم داغ پیغمـبـر پس از مادر شدم تنها انیس و مونس حیدر
حسن را پاره پاره شد جگر از کینه اعدا بدیدم جسم بی جانش فتاده بود و در بستر
به هر جا همدمم بودی برادر تسلای غمم بودی برادر
مهلا مهلا یابن الزهرا یابن الزهرا مهلا مهلا
بگو بامن برادرجان چه شد قاسم چه شد اکبر بگو با خواهرت جانا کجا گشته علی اصغر
بـرادر یـاورانت کـو حبـیـب مهـربـانت کـو چه شدعون وچه شد جعفرچهشد عباسآب آور
منم زینب منم زینب برادر رسیده جان من برلب برادر
مهلا مهلا یابن الزهرا یابن الزهرا مهلا مهلا
برادر یک نظر اینک به حال خواهرت بنما رسیـده لحظه آخـر نظـر بـر زینبت بنما
کمی آهسته تر جـانـا وصیت دارم از مادر بگیر این کهنه پراهن و آنرا بر تنت بنما
سفارش دارم از مادر برادر تو را بوسه زنم حنجر برادر
مهلا مهلا یابن الزهرا یابن الزهرا مهلا مهلا
کلمات کلیدی:
واحد سبک عربی باسم
جواب: می رود تا آسمانها آه آتشینم
روز وشب با گریه وبا روضه همنشینم
زار و دل غمینم ام بی بنینم
بانوی بیت امیرمومنانم
نذر آل فاطمه هستی و جانم
در مدینه بر حسینم روضه خوانم
همنوا با زینب قامت کمانم
من کنیز فاطمه بانوی عالمینم
روضه خوان کربلا و ماتم حسینم
از غمش حزینم ام بی بنینم
من شنیدم کربلا غوغا به پا شد
دست عباس رشید از تن جدا شد
با لب تشنه علی اصغر فدا شد
روی نیزه راس شاه کربلا شد
یاد آن ساقی و آن مشک بدون آبم
من خجل از زینب و شرمنده ربابم
داغ او به سینم ام بی بنیم
یا ابوفاضل فدایت مادرتو
علقمه در لحظه های آخر تو
جای من زهرا رسیده در بر تو
او گرفته روی دامانش سر تو
پاره پاره شد تن تو ای همه امیدم
نزد زهرا و علی کردی تو رو سفیدم
یار مه جبینم ام بی بنینم
کلمات کلیدی:
همیشه گریون و پریشونم
برا حسینم روضه میخونم
به یاد درد و غم زینب تا ابد دلخونم
با غم و غصه درگیرم به یاد کربلا
تو بقیع روضه می گیرم به یاد کربلا
پای این روضه می میرم به یاد کربلا
ام البنینم ولی دیگه من پسر ندارم
ام البنینم ولی دیگه تاج سر ندارم
ام البنینم من عباس آب آور ندارم
ام البنینم
شد افتخارم تو همه دنیا
منم کنیز حضرت زهرا
همیشه گفتم به ابالفضلم
حسین است مولا
هر چهارتا فرزندانم فدای تو حسین
هستی من روحم جانم فدای تو حسین
جاریه اشک چشمانم برای تو حسین
ام البنینم میسوزم و قلب من کبابه
ام البنینم غصه من اون مشک بی آبه
ام البنینم شرمندگیم از روی ربابه
ام البنینم
شنیده ام من روز عاشورا
به علقمه شد محشری برپا
همه میگفتن بعد عباسم
حسین شد تنها
مشک پر آبشو دریدند امان امان امان
هردوتا دستشو بریدند امان امان امان
با عمود فرقشو دریدن امان امان امان
دارم میمیرم با یه دل خون و پر شراره
دارم میمیرم به یاد اون جسم پاره پاره
دارم میمیرم یاد تنی که کفن نداره
دارم میمیرم
کلمات کلیدی:
( زمینه و واحد )
سبک خرابه چراغونه امشب
جواب:ام البنینم ولی بی بنینم
بند اول:
شده افتخارم تو دنیا
منم یار وغمخوار مولا
شدم همسر حیدر اما
کنیزم به زهرا
من یار حیدر تو شهر مدینم
من خادم زینبین حزینم
بایاد کرب وبلا دل غمینم
بند دوم
دل من به شور وبه شینه
به یاد غم زینبینه
تمامیه داروندارم
فدای حسینه
قلبم شد از داغ او پرشراره
روضه میخونم دلم بیقراره
چشمان من درغمش خون میباره
بندسوم
شنیدم که غوغا به پاشد
همه هستی من فدا شد
سرا از بدنها جدا شد
روی نیزه هاشد
لب تشنه راس حسینو بریدن
طفلان مولا رو خارا دویدن
زینب رو بادست بسته کشیدن
بندچهارم
میخونم باقلب پراحساس
باچشمای پراشک والماس
حسین بی علمدار وتنهاس
بدون توعباس
عباس شنیدم دو دستت بریدند
فرق تو رو باعمودی دریدند
جسمت رو درخاک ودر خون کشیدند
کلمات کلیدی:
مادر شاه علقمه ام البنینم /
منم که مادر شاه شهید علقمه ام /
منم که همسر مولاکنیز فاطمه ام/
ز بعد غربت جانسوز شاه کرب و بلا /
شده ذکر حسین یا حسین زمزمه ام /
همدم حیدر خانه نشینم /
مادر شاه علقمه ام البنینم/
منم که سیده ام البنین خوانندم /
به راه عشق حسینی همیشه پابندم /
بودین افتخار من به دشت کرب و بلا /
فدای راه حسین گشته چهار فرزندم /
فخر کنم که مادری شیرآفرینم /
مادر شاه علقمه ام البنینم/
درون باغ علی نائب گل یاسم /
برای زینب او مادری پر احساسم /
نموده ام نذر تا به راه عشق حسین /
جدا شود ز تنش هر دو دست عباسم /
برای عباس وحسینم دل غمینم /
مادر شاه علقمه ام البنینم/
منم که فخر کنم بر شرافت و نسبم /
که از شجاعترین قبایل عربم /
مرا ام بنین خوانده اند این مردم /
ز بعد کرب وبلا بی نصیب زین لقبم /
من داغدار داغهای آتشینم /
مادر شاه علقمه ام البنینم/
ندیده چون قمر من کسی دگر قمری /
نیاورند به دنیا شبیه او پسری /
زنم بر سر وسینه ز داغ عباسم /
کنم تا به ابد بر حسین نوحه گری /
ز داغ غربت حسین زار و حزینم /
مادر شاه علقمه ام البنینم/
کلمات کلیدی: