سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جوانمردى آبروها را پاسبان است و بردبارى بى خرد را بند دهان و گذشت پیروزى را زکات است و فراموش کردن آن که خیانت کرده براى تو مکافات ، و رأى زدن دیده راه یافتن است ، و آن که تنها با رأى خود ساخت خود را به مخاطره انداخت ، و شکیبایى دور کننده سختیهاى روزگار است و ناشکیبایى زمان را بر فرسودن آدمى یار ، و گرامیترین بى‏نیازى وانهادن آرزوهاست و بسا خرد که اسیر فرمان هواست ، و تجربت اندوختن ، از توفیق بود و دوستى ورزیدن پیوند با مردم را فراهم آرد ، و هرگز امین مشمار آن را که به ستوه بود و تاب نیارد . [نهج البلاغه]
مجموعه اشعار مرتضی رهنما

جواب: نور دوعینم داداش حسین داداش حسین داداش حسینم

امون ازین غریبی خدابرس به دادم

ازین همه مصیبت دیگه زپافتادم

کاشکی میشد جونم رو برای تو میدادم

نیزه سواری

من زینبم خبر زحال نداری

بگو به من چرا داداش کفن نداری

چرا به تن تو کهنه پیرهن نداری

 

 

پاشو ببین به مقتل رسیده خواهر تو

کنار جسم پاکت نشسته مادر تو

میخوام بوسه زنم بر بریده حنجر تو

عزیز خواهر

داره میاد تو قتلگه صدای دلبر

صدای ناله های ای غریب مادر

چرا شده سرت حسین جدا ز پیکر

 

پاشو ببین برادر که قامتم کمونه

همه امید زینب تن تو نیمه جونه

به روی خاک صحرا فتاده غرق خونه

ای شه بی سر

دیدم ز روی تل تو رو به حال مضطر

نشسته روی سینه ات دشمن کافر

بریده بود و از قفا زپیکرت سر

دانلود سبک 24


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مرتضی رهنما 91/7/22:: 3:18 عصر     |     () نظر