به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]
مجموعه اشعار مرتضی رهنما

 

مرو ای فاطمه جان

الا ای یادگار من         تویی دار و ندار من

ببین با رفتنت ای گل    خزان گشته بهار من

تویی بود و نبود من     ز تو باشد وجود من

ز ضرب سیلی دشمن     شدی یاس کبود من

مرو ای فاطمه جان ...........................

الا ای عشق پیغمبر       که هستی بر پدر مادر

ز داغ تو ملائک هم      زنند بر سینه و بر سر

چوافتادی تو در بستر    شدن طفلان تو مضطر

علی در بین این مردم    شده بی یار و بی یاور

مرو ای فاطمه جان ...............................

عدو بشکسته پهلویت    سیه گردیده بازویت

ز بغض و کینه حیدر     عدو شد حمله ور سویت

در آن لحظه بدیدی تو  دو دست بسته شویت

بگو با حیدرت زهرا      چرا نیلی شده رویت

مرو ای فاطمه جان ................................

بیا رحمی به حیدر کن  نگه بر اشک دختر کن

نظر بر حال گریان و     نگه بر دیده تر کن

برو از دست این مردم    تو شکوه بر پیمبر کن

شکایت زآتش و هیزم  از آن دیوار و آن در کن

مرو ای فاطمه جان ...................................

امان و آه و واویلا        ز جور و کینه اعدا

به پیش چشم نا محرم  فتاده بر زمین زهرا

ببین امت چگونه داد     به تو مزد رسالت را

چهل نامرد همه با هم    زدند آنجا تو را زهرا

 

دانلود سبک 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مرتضی رهنما 92/12/7:: 7:0 صبح     |     () نظر