چون کربلا رسیدم غریبی
ات بدیدم
سوی مدینه گفتم واغربتا جدا
چون جسم اکبرت را من در بغل گرفتم
با جد خود
بگفتم واغربتا جدا
از بالای بلندی جسم
تو را که دیدم
با آه و ناله
گفتم واغربتا جدا
چون در برت رسیدم جسم تو را بدیدم
فریاد برکشیدم واغربتا
جدا
از کربلا به کوفه از
شهر کوفه تا شام
دیدم سرت به
نیزه واغربتا جدا
چون از درون محمل دیدم سرت مقابل
فرقم شکستم آنجا واغربتا جدا
کلمات کلیدی: