سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
مجموعه اشعار مرتضی رهنما

 

واحد سبک عربی باسم

جواب: می رود تا آسمانها آه آتشینم

روز وشب با گریه وبا روضه همنشینم

زار و دل غمینم     ام بی بنینم

 

 

بانوی بیت امیرمومنانم

نذر آل فاطمه هستی و جانم

در مدینه بر حسینم روضه خوانم

همنوا با زینب قامت کمانم

 من کنیز فاطمه بانوی عالمینم

روضه خوان کربلا و ماتم حسینم

از غمش حزینم  ام بی بنینم

 

 

من شنیدم کربلا غوغا به پا شد

دست عباس رشید از تن جدا شد

با لب تشنه علی اصغر فدا شد

روی نیزه راس شاه کربلا شد

یاد آن ساقی و آن مشک بدون آبم

من خجل از زینب و شرمنده ربابم

داغ او به سینم  ام بی بنیم 

 

 

یا ابوفاضل فدایت مادرتو

علقمه در لحظه های آخر تو

جای من زهرا رسیده در بر تو

او گرفته روی دامانش سر تو

پاره پاره شد تن تو ای همه امیدم

نزد زهرا و علی کردی تو رو سفیدم

یار مه جبینم   ام بی بنینم 

 

 

 دانلود سبک

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مرتضی رهنما 92/2/1:: 6:0 عصر     |     () نظر