سبک روحی باسم
زهرابودی همیشه یار من
زهراخزان شده بهار من
زهرامرو بمان کنار من
ای تمام هستی من بی تو حیدر گشته مضطر گشته تنها
مانده ام بی یار وبی کس در فراقت در مدینه بین غمها
گوچه گویم من جواب ناله ها و گریه های زینبت را
زهرابود ونبود من تویی
زهرا همه وجود من تویی
زهرایاس کبود من تویی
دیده ام با چشم خودمن صدمصیبت رنج ومحنت درمدینه
بین کوچه باغلاف و تازیانه شد نمایان بغض وکینه
پیش چشمم خون زهرا میچکید از زخم پهلو زخم سینه
ای وای بودی میان شعله ها
ای وای ششماهه تو شد فدا
ای وای ناله زدی فضه بیا
جانم آمد برلب آندم که تورامن غسل دادم بین خانه
دیده گریان دیدم آنجا برتن تو صدکبودی صدنشانه
دلشکسته زاروخسته جسم پاکت دفن کردم مخفیانه
ای وای نیلوفری شد روی تو
ای وای شکسته شد بازوی تو
ای وای خون ریزد از پهلوی تو
کلمات کلیدی: