|
عزیز فاطمه با جسم صد چاک میان قتلگه افتاده برخاک
کشته شد خون خدا واویلا واویلتا
فتاده بین صحرا زاده حیدر شده صد پاره پاره آن تن بی سر
رسد از قتلگاهش ناله زهرا غریب من چرا گشتی چنین پرپر
کنار جسم او با حال خسته نشسته مادر پهلو شکسته
جسم او در قتلگاه واویلا واویلتا
یکی شمشیر کین بر روی او میزد یکی با تیر بر بازوی او میزد
یکی سنگ جفا سویش رها کرده یکی با نیزه بر پهلوی او میزد
نمایان شد تمام بغض و کینه نشسته شمر دون بر روی سینه
راس او از تن جدا واویلا واویلتا
چو اسبش سوی خیمه بی سوارآمد به سویش اهلبیت بی قرارآمد
بگوید تا که بابم تشنه بود آیا سکینه سوی او با حال زار آمد
همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب راندیدند
خیمه ها غرق عزا واویلا واویلتا
رسیده در کنار قتلگه خواهر حسین او فتاده بی کس و یاور
زند ناله چرا دشمن لب عطشان بریده از قفا راس تو با خنجر
اگر کشتند چرا آبت ندادند ترا زآن آب نایابت ندادند
زینب زند صدا واویلا واویلتا
بگردد خواهرش با دیده گریان به دنبال تن آن خسزو خوبان
به زیر تیغ و تیرو نیزه دشمن تن عریان و صدپاره شده پنهان
اگر کشتند چراخاکت نکردند کفن بر جسم صدچاکت نکردند
راس تو به نیزه ها واویلا واویلتا
کلمات کلیدی:
شعر شهادت امام سجاد علیه السلام)با سبک یه مدینه یه بقیعه(
من امام ساجدینم من پیام آور کرببلایم
دل غمین و دل شکسته از غم و غصه شام بلایم
روز من شد همچنان شب ذکر بابا حسین زمزمه ی لب
همه عمرم ناله کردم بر غم و غصه های عمه زینب
ماتم من رو که دیده مثل من این بلا ها رو کشیده
پیش چشمم عمه ی من بوسه می زد بر آن حلق بریده
غم خواهر و برادر دیده ام غم علی اکبر
پیش چشمام روی نیزه دیده ام من سر علی اصغر
کل عالم پر شده از اشک چشم و صدای آه و نالم
تو خرابه پیش چشمم شده پر پر رقیه ی سه سالم
صد امان از این زمونه غصه هام بیشتر ازیه کهکشونه
رو تن من مونده جای غل و زنجیر و جای تازیونه
قلب خسته دسته بسته می کشیدن منو تو کوفه و شام
توی کوچه سنگ و آتیش میریختن روی سر من از لب بام
راس بابا توی تشت و بر لبش چوب خیرزان و دیدم
توی شام ِ غم و غربت طعنه از دشمنانم می شنیدم
من به یاد خنده های شامیا بین اون بزم شرابم
من به یاد ناله های خواهرم در میون اون خرابم
من به یاد غصه های کربلا دل غمین و بی قرارم
من به یاد لب خشک و پاره پاره گلوی شیر خوارم
سر بی تن تن بی سر جای سم به روی پیکر
از تو مقتل می شنیدم ناله های حسین غریب مادر
من تو خیمه بو دم اما دشمن اومد آتیش به خیمه ها زد
پیش چشام توی صحرا تا می تونست کتک به بچه ها زد
کلمات کلیدی:
شعر شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
بابای خوب رقیه بیا به پیش من
بیا بگیرم سرت رو بابا جون به دامن
بیا تابرات بگم من غم و غصه هامو
چه درد وبلا کشیدم توی این روزا من
بگو چرا بابا اومدی مهمونی شبونه
بگو چرا بابا لب تو رنگ ارغوونه
نکنه بابا جون که جای چوب خیزرونه
وای بابا بابا بابا بابا
بیا وببین رقیه چه رنجی کشیده
بگو چه کسی بابا جون سرت رو بریده
بیا تا بهت بگم که عدوی بی رحمت
پای برهنه منو تو بیابون کشیده
بابا جون دل من برای تو چه بی قراره
پاهامو ببین که باباجونم آبله داره
شامیامیگن که این یتیمه بابانداره
وای بابا بابا بابا بابا
اومدی بابا توامشب به کنج ویرونه
بیا تا زنم بادستام به موی تو شونه
اونقده بلا کشیدم همه میگن بابا
دختر تو هم مثله مادرت قدکمونه
نبودی ببینی دشمن تو به هر بهونه
نبودی ببینی منو میزد با تازیونه
نبودی ببینی رو تن من صد تا نشونه
وای بابا بابا بابا بابا
کلمات کلیدی:
شعر شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها (مناسب شور و نزله)
یا رقیه که میگم دل من میشه مجنون
یا رقیه که میگم چش من میشه گریون
یا رقیه که میگم پرزنم کنج ویرون
می میرم زبسکه اسیرم
یه روزی من آخر به پای رقیه
جواب: مولاتی مولاتی یا رقیه بنت الحسین مولاتی
یا رقیه که میگم یاد خشکیه لبهام
یا رقیه که میگم یاد اون خار صحرام
یا رقیه که میگم یاد پهلوی زهرام
دلخسته بافرق شکسته
خونم میشه جاری برای رقیه
جواب: مولاتی مولاتی یا رقیه بنت الحسین مولاتی
یا رقیه که میگم تو دلم میشه غوغا
یا رقیه که میگم کربلا میره دلها
یا رقیه که میگم براتم میشه امضا
حق اینه امید من اینه
جونم بشه اونجا فدای رقیه
جواب: مولاتی مولاتی یا رقیه بنت الحسین مولاتی
کلمات کلیدی:
سبک یابن امی عالتربان (قابل قرائت عربی – فارسی با شعر کاظم منظور کربلایی)
بند اول:
امان ز شام وکوفه از ظلم اعدا
در بین دشمن ماندم تنهای تنها
طفلان ز من میگیرن سراغ بابا
برگو چه گویم پاسخ من بارقیه
بند دوم:
اینجا غریبه هستم یک آشنا نیست
بر روی لبهاشان غیر ناسزانیست
اینجا پذیرایی جز سنگ جفا نیست
توی دلاشون تنها بغض علیه
بند سوم:
حسین من برجسمم دارم نشانه
از ضربه های سیلی از تازیانه
بسکه مصیبت دیدم قدم کمانه
لعنت کنم هر لحظه آل امیه
کلمات کلیدی: